برای نخستین بار اصطلاح «قهوه ایرانی»توسط احمد بن يحيى مصری در کتاب باارزش فرهنگنامه 27 جلدی خود به نام : مسالك الأبصار في ممالك الأمصار، در قرن هشتم هجری نقل شده است :
برزت في الكؤوس كالإبريز فأعادت مسرّتي بالبروز
قهوة فارسية من خبايا أردشير لبخله برويز
«قهوه ایرانی»، مثل برلیان داخل فنجان ها می ریخت و مرا سرشاراز شادمانی می کرد،
پدیدار شد اسرار اردشیری آن، که پیش از این از بخل پرویز نهان شده بود.
در شعر بالا، این اصطلاح اگر چه در ابتدا شاید اشاره به شراب قهوه داشته است، ولی بعدها با پیدایش دانه های قهوه برشته در ایران بواسطه تجار ایرانی در یمن، جای خود را به «گوارای تلخ» یعنی همان «قهوه» داد و «شراب قهوه» به دست فراموشی سپرده شد.
نوشیدن قهوه تلخ در ایران بیش از 550 سال قبل، در زمان شاه طهماسب اول صفوی (اوایل قرن پانزدهم میلادی یا اواخر قرن نهم شمسی 880 شمسی) همگانی شده بود، این بدان معنی ست که رد و پای این محصول را در ایران باید به سالها قبل مربوط بدانیم.
جمالالدین القاسمی دمشقی (1320 ه.ق.) در رساله خود بانام «رساله فی الشای والقهوه والدخان» پس از ذکر مبدأ و منشأ قهوه در حبشه و ازآنجا به یمن و بندر موکا چنین آورده که قهوه در بلاد فارس از سال¬های 261. ه. ق به فراوانی استفاده می شد، نکته جالب تر آنکه ایشان ورود قهوه را در بلاد عثمانیه در زمان سلطان سلیم و در سال 922 ه.ق از طریق مصر می¬داند.
بنابراین همگان بر این باورند که قهوه برای اولین بار توسط یمنی های مجاور تنگه باب المندب (آبراه ارتباطی افریقا – آسیا) در جهان شکل تجاری به خود گرفت.
یمن در زمان ساسانیان، به هنگام سلطنت انوشیروان از قرن پنجم میلادی به بعد، تحت حمایت ایران قرار داشت و قریب چند هزار ایرانی بانام «ابناءالحرار» با فرمانروایی در این سرزمین به آبادانی این سرزمین و حمایت از آنها در برابر یورش های آفریقایی حبشی همت گماشتند.
در سال ۵۷۰ میلادی سپاه حبشه به سرکردگی ابرهه که داستانش در قرآن به نام اصحاب الفیل نقلشده است، سرزمین یمن را اشغال کردند و ظلم بسیار روا داشتند. مردم یمن سیف بن ذی یزن یکی از پادشاهان حمیری یمن را به دربار انوشیروان فرستادند و از انوشیروان برای دفع حبشیان یاری خواستند.
انوشیروان به فرماندهی«وهرز دیلمی» با هشت کشتی به یمن سربازانی را فرستاد. سردار وهرز بهمحض رسیدن به یمن دستور داد تا کشتیهایی که ایشان را آورده بود بسوزانند تا لشکریان وی دیگر امید بازگشت نداشته باشند. فرمانده حبشیان وقتی این گروه اندک را دید، اعتنایی نکرد اما بسیاری از مردم یمن (با شماری از هزاران نفر) که از بیداد حبشیان به تنگ آمده بودند، با لشکریان ایران توأم شدند و به فرماندهی این گروه توانستند حبشیان را از یمن بیرون کنند و سیف بن ذی یزن را به پادشاهی یمن نشاندند و خود را مجدداً در حمایت ایران قراردادند.
سیف بن ذی یزن نیز خراج به دربار ایران میفرستاد ولی چندی نگذشت که چند تن از حبشیان که در خدمت او مانده بودند، او را کشتند. وهرز دوباره از طرف انوشیروان مأمور شد که فتنه یمن را فرونشاند و خود از طرف دولت ساسانی در آنجا به حکمرانی بپردازد. بدین گونه تا ظهور اسلام مردم یمن تبعیت از حکمرانان ایرانی میکردند و بازماندگان گروهی که انوشیروان به یمن فرستاد را اعراب ابناء الحرار (فرزندان آزادمردان) مینامند.
آنها توانستند بادانش و فرهنگ آن روز تجارت با ایران را توسعه دهند و بهاحتمالزیاد جزء اولین کسانی بودند که با بازرگانی قهوه به ایران، ایرانیان را با این محصول آشنا کنند.چاودری محقق هندی معتقد است که بازرگانان ایرانی در کنار تجار هندی بهعنوان اولین بازرگانان قهوه از یمن به شرق آسیا و سرزمین هند و پارس بودهاند.
میرزا ابراهیم در سفرنامه خود که با پیشنهاد ژنرال «درن» احتمالاً فرانسوی در سال 1860 میلادی نگاشته شده است، قیمت قهوه را در مقایسه با سایر کالاها چنین ذکر کرده است: قند فرنگى يك من شانزده قران\چائى يك فوند از دو قران و ده شاهى الى پنج قران، قهوه يك من يازده قران\تنباكوى شيراز يك من يك تومان...
نوشیدن قهوه چنان در ایران شایع شد که زنان ایرانی به نقل از دروویل فرانسوی (1828م.)به همراه جواهرات و اشياى قيمتى و آيينه خود، قهوهجوش، قورى، فنجان همواره جزئی از جهيزيه آنها را تشكيل مىداد.
قهوه داری و قهوه خانه داری از چنان قربی و محبوبیتی و نشان تشخصی در بین ایرانیان برخوردار بوده که برخی ترجیح می دادند که تصاویری از قهوهساز ایرانی را بر روی سنگ قبر نزدیکان متوفای خود قرار دهند تا او را اعضای صنف قهوهخانهداران معرفی کنند.
ارسال یک دیدگاه
اطلاعات تماس شما منتشر نخواهد شد، فیلد های اجباری با علامت * مشخص شده اند.
0 دیدگاه